26 فرهنگ

pelt

/pelt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شلاق زدن، شتاب، پوست خام، پوست پشم دار، ضربه، پوستک، پی درپی زدن، پرتاب کردن، شتاب کردن، پوست کندن، پی در پی ضربت خوردن