25 فرهنگ

pat

/pat/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پات، چونه، دست زدن اهسته، قالب، اهسته دست زدن به، نوازش کردن، چونه زدن، دست نوازش بر سر کسی کشیدن، بطور مناسب، ثابت، بهنگام، بموقع