26 فرهنگ

pales

/pāl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دلم برات تنگ شده، نرده، حصار دفاعی، دفاع، قلمرو حدود، رنگ پریده شدن، رنگ رفتن، احاطه کردن، میله دار کردن، در میان نرده محصور کردن