25 فرهنگ

paint

/pānt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رنگ، رنگ نقاشی، راز، سرخاب، نقاشی کردن، رنگ کردن، سرخاب مالیدن، رنگ زدن، نگارگری کردن، رنگ شدن