26 فرهنگ

overwhelms

/ˌōvərˈ(h)welm/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غرق شدن، پایمال کردن، درهم شکستن، منکوب کردن، دست پاچه کردن، سراسر پوشاندن، مستغرق دراندیشه شدن