26 فرهنگ

osmose

/ˈäs-,ˈäzmōs/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اسموز، معرفت، تراوش کردن، نفوذ کردن در، بوسیله تراوش تجزیه کردن، بوسیله نفوذ تجزیه کردن