26 فرهنگ

oppresses

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرکوب می کند، ستم کردن، ظلم کردن بر، ذلیل کردن، ستم کردن بر، کوفتن، تعدی کردن، در مضیقه قرار دادن، پریشان کردن، فرو نشاندن