26 فرهنگ

opened

دیکشنری انگلیسی به فارسی

افتتاح شد، باز کردن، باز شدن، گشودن، روشن شدن، شکفتن، اشکار ساختن، گشادن، افتتاح کردن، اشکار کردن، بسط دادن