obeys/ōˈbā/دیکشنری انگلیسی به فارسیاطاعت می کند، اطاعت کردن، تسلیم شدن، مطیع شدن، سرسپردن، فرمانبرداری کردن، حرف شنوی کردن، تمکین کردن