26 فرهنگ

ترجمه مقاله

obey

/ōˈbā/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اطاعت کنید، اطاعت کردن، تسلیم شدن، مطیع شدن، سرسپردن، فرمانبرداری کردن، حرف شنوی کردن، تمکین کردن