26 فرهنگ

nettling

/ˈnetl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خال خال، رنجه داشتن، بوسیله گزنه گزیده شدن، خونکسی را بجوش اوردن، بر انگیختن، ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن