26 فرهنگ

mutter

/ˈmətər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مهره، غرغر، غرولند، لندلند، سخن زیر لب، غرغر کردن، غرولند کردن، جویده سخن گفتن، من من کردن