26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
mustiest
/ˈməstē/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بزرگترین، کپک زده، کهنه، بوی ناگرفته، ترشیده، پوسیده