26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
muddled
/ˈmədld/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سردرگم، درهم و برهم کردن، خراب کردن، گیج کردن، گرفتار کردن