26 فرهنگ

ترجمه مقاله

moon

/mo͞on/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ماه، سرگردان بودن، اواره بودن، ماه زده شدن، دیوانه کردن، بیهوده وقت گذراندن، پرسه زدن