26 فرهنگ

meander

/mēˈandər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عجیب و غریب، خم، پیچ، دور، گردش، چم اب، راه پر پیچ و خم، پیچ وخم داشتن، مسیر پیچیدهای را طیکردن