26 فرهنگ

mat

/mat/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مات، حصیر، بوریا، زیر بشقابی، پادری، زیر گلدانی، کفش پاک کن، بوریا پوش کردن، با حصیر پوشاندن، در هم گیر کردن