26 فرهنگ

marauded

/məˈrôd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

از دست داده، نهب و غارت کردن، بقصد غارت حمله کردن، غارت کردن، چپاول کردن، دله دزدی یا تلاش کردن