26 فرهنگ

ترجمه مقاله

major

/ˈmājər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عمده، سرگرد، متخصص شدن، بزرگ، اعظم، بزرگتر، ارشد، کبیر، اکبر، مهاد، بالغ، بیشین، بیشتر