26 فرهنگ

maintenances

/ˈmānt(ə)nəns,ˈmāntn-əns/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نگهداری، تعمیر، نگهداشت، ابقاء، گذران، قوت، عمل تمیز کردن وپاک کردن