26 فرهنگ

lurks

/lərk/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لرزش، در خفا انجام دادن، کمین کردن، در تکاپو بودن، در کمین شکار بودن، در انتظار فرصت بودن، دزدکی عمل کردن