loophole/ˈlo͞opˌ(h)ōl/دیکشنری انگلیسی به فارسیگسست، راه گریز، روزنه، مفر، مزغل، سوراخ سنگر، سوراخ دیدبانی، سوراخ جا، سوراخ دیدهبانی ایجاد کردن، مزغل ساختن