26 فرهنگ

liquidate

/ˈlikwəˌdāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

از بین بردن، تسویه کردن، حساب را واریز کردن، برچیدن، مایع کردن، بصورت نقدینه دراوردن، بهم زدن، تسویه حساب کردن، منتفی کردن