26 فرهنگ

leech

/lēCH/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیاز، زالو، خفاش خون اشام، حجامت، انگل، اسباب خون گیری، مزاحم، خون اشام، شفاء دادن، پزشکی کردن، زالو انداختن