26 فرهنگ

ترجمه مقاله

leavens

/ˈlevən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرتقال، خمیر مایه، مایه، عامل کارگر، خمیر ترش، مخمر کردن، خمیر کردن، ور اوردن