26 فرهنگ

landsman

/ˈlan(d)zmən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زمین لرزه، ملوان نا ازموده، هم میهن، اهل خشکی، بومی، ملوان سادهکه هنوز درجهای نگرفته، کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است