25 فرهنگ

investigates

/inˈvestiˌgāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تحقیق می کند، بررسی کردن، رسیدگی کردن، تحقیق کردن، پژوهیدن، جستار کردن، وارسی کردن، استفسار کردن، اطلاعات مقدماتی بدست اوردن، تفتیش کردن، باز جویی کردن