26 فرهنگ

ترجمه مقاله

inveigled

/inˈvāgəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تحقیر شده، از راه بدر بردن، فریفتن، سرگرم کردن، گمراه کردن و بردن، بدام انداختن