26 فرهنگ

ترجمه مقاله

intimate

/ˈintəmit,ˈintəˌmāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صمیمی، محرم، مانوس، گفتن، مطلبی را رساندن، محرم ساختن، خودمانی، محبوب