26 فرهنگ

insulates

/ˈins(y)əˌlāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عایق بندی، عایق کردن، جدا کردن، مجزا کردن، روپوش دار کردن، با عایق مجزا کردن، بصورت جزیره دراوردن