26 فرهنگ

institutionalised

/ˌinstiˈt(y)o͞oSHənlˌīzd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نهادینه شده، رسمی کردن، در بیمارستان بستری کردن، تبدیل به موسسه کردن، در موسسه یا بنگاه قرار دادن