26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
instating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرک، گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن