26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
installs
/inˈstôl/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نصب می کند، نصب کردن، کار گذاشتن، منصوب نمودن