26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
inspects
/inˈspekt/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازرسی، بازرسی کردن، رسیدگی کردن، تفتیش کردن، سرکشی کردن