insinuations/inˌsinyo͞oˈāSHən/دیکشنری انگلیسی به فارسیinsinuations، تاب، دخول غیر مستقیم، اشاره، پیچ، رخنه یابی، زیرکی، خود جاکنی، نفوذ، دخول تدریجی