innovate/ˈinəˌvāt/دیکشنری انگلیسی به فارسینوآوری، نو اوری کردن، چیز تازه اوردن، بدعت گذاردن، ایین تازه ای ابتکار کردن، تغییرات و اصلاحاتی دادن در