26 فرهنگ

ترجمه مقاله

influence

/ˈinflo͝oəns/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نفوذ، تاثیر، اعتبار، توانایی، تفوق، تجلی، برتری، نفوذ کردن بر، تاثیر کردن بر، وادار کردن، ترغیب کردن، تحت نفوذ خود قرار دادن