26 فرهنگ

incommunicable

/ˌinkəˈmyo͞onikəbəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غیر قابل انکار، غیر قابل سرایت، نگفتنی، غیر قابل ابلاغ، غیرقابل پخش، بدون رابطه، بی حرف