26 فرهنگ

ترجمه مقاله

impoverishes

/imˈpäv(ə)riSH/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فقیر شدن، فقیر کردن، بی نیرو کردن، بی قوت کردن، بی خاصیت کردن، فرسوده کردن زمین