26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
impediment
/imˈpedəmənt/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مانع، اشکال، گیر، رادع، محظور