26 فرهنگ

impacted

/imˈpaktid/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تأثیرگذار است، تحت فشار، بهم چسبیده، باهم جوش خورده، باهم جمع شده، کار گذاشتهشده، میان چیزی گیر کرده