26 فرهنگ

ترجمه مقاله

immobilise

/i(m)ˈmōbəˌlīz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بی حرکت کردن، جمع کردن، بی بسیج کردن، ثابت کردن، از جنبش و حرکت باز داشتن، مدتی در بستربی حرکت ماندن