26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
immigrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهاجرت می کند، کوچ کردن، توطن اختیار کردن، اوردن، نشاندن