26 فرهنگ

hybridizing

/ˈhībriˌdīz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

hybridizing، جفته کردن، جانور دورگه گرفتن، گیاه پیوندیبار اوردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم