26 فرهنگ

ترجمه مقاله

huddles

/ˈhədl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

هودل، ازدحام، اجتماع افراد یک تیم، درهم ریختگی، کنفرانس مخفیانه، روی هم ریختن، روی هم انباشتن، ازدحام کردن