ترجمه مقاله

grounds

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زمینه، زمین، خاک، پایه، میدان، اساس، پا، سبب، ملاک، مستمسک، کف دریا، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
ترجمه مقاله