greatest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بزرگترین، بزرگ، عالی، کبیر، عظیم، زیاد، فراوان، مهم، معتبر، خطیر، هنگفت، ماهر، متعال، عالی مقام، بصیر، ابستن، مطنطن، تومند

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما