gig
/gig/دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرهاد، فرفره، هر چیز چرخنده، نوعی کرجی پارویی یابادبانی، نیزه، ادم غریب، شوخی، قایق پارویی سریعالسیر، پستان مصنوعی، درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد، چیز غریب و خنده دار، با زوبین ماهی گرفتن، کردن، نیزهماهی گیری، سیخ زدن، خوابدارکردن