26 فرهنگ

gewgaw

/ˈg(y)o͞oˌgô/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ژوگو، چیز بی مصرف، بازیچه، چیز قشنگ بی مصرف، چیز جزئی، چیز ناقابل