26 فرهنگ

gathers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جمع می شود، جمع کردن، جمع شدن، گرد امدن، اجتماع کردن، گرد اوری کردن، بزرگ شدن، گرد کردن، نتیجه گرفتن، استباط کردن، فراهم اوردن